چه زیبا و گوارا هستی ای مرگ
تو گنجی پر ز معنا هستی ای مرگ
برای ناامیدان مژده بخشی
نسیم روح افزا هستی ای مرگ
کسی آگه نی از وقت و مکانت
عجب گنگ و معمًا هستی ای مرگ
بیا دورت بگردم، پس کجایی؟
که پایان بخشِ غم ها هستی ای مرگ
دلم خون کردی از بی اعتنایی!
تو هم با دشمن ما هستی ای مرگ ؟!
برای مَحبَسان در کُنجِ دنیا
کلیدِ قفل درها ،هستی ای مرگ
به انکارت شکستند قلب ها را
شفابخش دلِ ما هستی ای مرگ
شنیدم کُلُّ نفسْ، ذائقَّةُ الموت
تو شیرین کامیِ ما هستی ای مرگ
چه غم، وقتی تو هستی در کنارم؟
به واقع ، یار مانا هستی ای مرگ
چگونه قدرِ تو در واژه آرم؟
که معنا بخش دنیاهستی ای مرگ
حشمت الله محمدی ( بی همراز)